نتایج جستجوی عبارت «عملیات خیبر» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل می‌کند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم‌. بچه‌ها با هم شوخی می‌کردند‌‌ و بعضی از آنها می‌گفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید‌ و ما را حلال کنید‌. یکی از برادر‌ها به نام آقای حسین راحتی‌ که خیلی شوخ طبع بود‌، گفت: بچه‌ها من از این عملیات بر نمی‌گردم. به او گفتم: چطور فهمیدی‌، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید می‌شوم‌!...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد صالح اصطهباناتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد صالح اصطهباناتی »
شهیدان، شمع‌های فروزان انسانیت هستند که با سوختن خود راه را به رهجویان می‌نمایانند. محمدصالح 1340/9/10 در خانواده‌ای مذهبی و متدین در استهبان به دنیا آمد. کودکی را در کانون گرم خانواده با فراگیری آداب زندگی سپری کرد. سپس راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در دبستان شریعتی و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مطهری و دوره متوسطه را در دبیرستان انقلاب شهر استهبان با موفقیت پشت سرگذاشت و موفق به اخذ دیپلم شد. در...
خاطراتی از مجروحان
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای دکتر جمشیدی در مورد مقاومت‌، ایثار و از خود گذشتگی رزمندگان مجروح‌، خاطراتی نقل می کند از جمله اینکه‌: در عملیات فاو بود که من 4-5 مجروح دیدم که اینها در حال شهادت بودند‌ و باید عمل می شدند. ابتدا آنها را احیاء کردند و لحظه‌ای که می خواستند آنها را احیاء کنند،‌چون لباسهایشان را سریع پاره می‌کردند که راحت بتوانند قلب را ماساژ دهند‌، دیدم این رزمنده‌ها یا یک دست ندارند یا یک پا‌. یعنی دست و...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی می‌گوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نی‌ریز آمد و گفت: بچه‌ها منتظر بودند‌، عملیات می‌خواهد انجام شود‌. گفتم‌: کجا‌؟ گفت‌: در منطقه اروند‌، طرف فاو. گفتم بعید است‌!. بنظر نمی‌رسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات می‌شود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد‌. از او سؤال کردم. کجا می‌خواهد عملیات شود؟...
زندگینامه آزاده ابوالقاسم پورپاریزی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
ابوالقاسم پورپاریزی فرزند عباس، سال 1348 در شهرستان نی‌ریز، در روستای قطرویه در خانواده‌ای مذهبی و متعهد پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در زادگاهش گذرانده و در سن 6 سالگی وارد دبستان شهید دکتر چمران قطرویه گردید. دوران ابتدائی را در این دبستان با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره راهنمائی را در مدرسه راهنمائی شهید صفر رحیمی قطرویه گذراند. سپس برای ادامه تحصیل به سعادت شهر رفته و در مرکز آموزش کشاورزی این شهر...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن عباسي »
آنگاه که اولین شراره‌های انقلاب اسلامی در ام‌القرای اسلامی ایران،‌ شهرستان قم، رخ می‌نمود؛ غنچه وجود حسن هم ـ سال 1342ـ میان خانواده‌ای مذهبی و متدین در روستای قطرویه از توابع بخش پشتکوهِ نی‌ریز شکفت. با چشمهایی که از می ناب ازلی مخمور بود، همه را در بند خود کرد و شکوفه‌های شادی را بر لبهای پدر و مادر نشاند. با جست و خیزهای کودکان و بازی‌های پر از شادی، دوران کودکی را به سر آورد. سپس عازم...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید غلامحسین عنبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامحسین عنبری »
غلامحسین 1347/1/4 در روستای مشکان نی‌ریز چون شمیم گلهای بهاری فضای خانه را معطر ساخت و لبخند شادی را به لبهای مادر نشاند. از همان کودکی به کار و فعالیت در کنار پدرش مشغول شد و آداب زندگی را فراگرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت گذراندن خدمت سربازی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در تاریخ 1365/1/23 به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل اعزام شد. غلامحسین، انسانی مهربان، دلسوز و متواضع بود و در کنار کارهای روزانه...
زندگینامه جانباز عباس زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نی‌ریز در خانواده‌ای مسلمان، زحمتکش و بی‌آلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نی‌ریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نی‌ریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید ابراهیم کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ابراهيم کشاورز »
دهم شهریور ماه ۱۳۳۸ بود که چهره پاک و معصومش به روی جهان خاکی تبسم کرد و خانه‌ای را در روستایی از بخش نصیرآباد، شهرستان نی‌ریز پر از طراوت و شادمانی نمود. به امید اینکه همچون ابراهیم خلیل روزی تبر بردارد و گردن بت‌های زمانه را بشکند، نام او را ابراهیم نهادند و باتربیت اسلامی و عشق به فرزند او را پرورش دادند. دوره ابتدایی را در مدرسه معین‌آباد روستای نصیرآباد، با موفقیت و شور و شوق فراوان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید احمد عابدین زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد احمد عابدين زاده »
رسیدن پاییز زمزمه کوچ پرستوهای مهاجر را سر می‌دهد و آنها آواز رفتن را باهم می‌سرایند. راستی چه کسی می‌داند که چه می‌گویند و از چه می‌خوانند. سیزدهمین روز از پاییز سال 1343 یادآور آمدن پرستوی مهاجری بود که این بار با تولد خود بهار را میان خانواده‌ای ساده، مذهبی و متدین در شهرستان نی‌ریز به ارمغان آورد. در عمر کوتاه و پربرکت خود، دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و راهنمایی را در مدرسه ولی‌عصر(عج) و دوره...